takab's blog

سلام هدف ترویج مهدویت و شیعه سالاری میباشد
  • خانه 

انتظار فرج

07 اردیبهشت 1396 توسط مدرسه علمیه نجمه خاتون(س) تکاب

فرج مردم جهان در چيست و چرا انتظار فرج فضيلت و ارزش بيشترى دارد؟

entezar.gifدر روايات شيعه، عبارت و اصطلاح بسيار لطيف و مناسبى براى انتظار در نظر گرفته شده و آن «انتظار فرج» است. فرج، به معناى نصرت و پيروزى و گشايش گره هاى زندگى از جانب خداوند است. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونى مثبت و گسترده در زندگى بشر و زدوده شدن ناكامى ها و نابسامانى ها از چهره غمزده جامعه انسانى است و پيروزى حكومت عدالت گستر و معنويت گراى مهدوى بر دولت هاى شرك و كفر و ستم است.
در روايات، توصيه هاى فراوانى در مورد انتظار فرج و ارزش، و فضيلت هاى بى شمار آن شده است.
پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله)  وسلم آن را برترين اعمال و عبادات مى داند: «افضلُ اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجل»[1] ؛ «انتظار فرج [و گشايش] از جانب خداى بلند مرتبه، برترين عمل امت من است» و نيز مى فرمايد: «افضل العبادة انتظار الفرج»[2] ؛ «با فضيلت ترين عبادات، انتظار فرج است».
حضرت على (علیه السلام)  نيز آن را محبوب ترين اعمال در نزد خداوند و منتظر فرج را، همانند شهيد راه حقّ مى داند: «انتظروا الفرج و لاتيأسوا من روح الله فاِنّ احبَّ الاعمالِ الى اللّه عزّوجلّ انتظارُ الفرجَ الآخِذُ باَمرنا مَعَنا غدا فى حظيرة القدس و المنتظر للفرج كمُتشَحّط بدمه فى سبيلِ اللّه»[3] ؛ «منتظر فرج باشيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه محبوب ترين اعمال نزد خداوند - عزّ و جل - انتظار فرج است. كسى كه پذيراى امر ما باشد، فردا(ها) در «حظيرة القدس» با ما است و كسى كه منتظر فرج باشد، مانند كسى است كه در راه خدا، به خون خود آغشته گشته است».
امام جواد (علیه السلام)  آن را با فضيلت ترين و راه گشاترين امور مى داند: «اَفضَلُ اعمالِ شيعتنا انتظارُ الفَرَج مَن عَرَف هذ الامرَ فقد فُرِّج عَنه بانتظاره»[4] ؛ «برترين عمل شيعيان ما انتظار فرج است. هر كس اين امر را بداند و آن را بشناسد، با همين انتظار در كارش گشايش و فرج مى شود».
امام هادى (علیه السلام)  به روشنى معناى فرج را - كه همان انتظار ظهور مهدى موعود است - توضيح مى دهد.
على بن مهزيار مى گويد: نامه اى به امام هادى (علیه السلام)  نوشتم و از ايشان درباره «فرج» پرسيدم ؛ حضرت فرمود: «اذا غابَ صاحبُكم عن دارالظّالمين فتوقّعوا الفرج»[5] ؛ «هر گاه امام شما از بين ظالمان و ستمگران مخفى شد، چشم به راه فرج باشيد».
امام صادق (علیه السلام)  نيز حالات شيعيان در دوران غيبت و انتظار گشايش و فرج را چنين بازگو مى فرمايد: «نزديك ترين جايى كه خداى متعال به بندگانش هست و نيز بيشترين زمانى كه از ايشان راضى است، وقتى است كه حجّت الهى را از دست بدهند و او بر ايشان ظاهر نشود و جايش را ندانند ؛ در عين حال يقين دارند كه آن حجّت باقى است و باطل نشده است. پس در آن هنگام، هر صبح و شام، منتظر فرج باشيد…»[6].
برآيند اين روايات آن است كه عموم مردم جهان - به خصوص شيعيان - بايد منتظر ظهور و قيام مهدى موعود باشند كه از سراپرده غيبت بيرون آيد.
انتظار فرج، در واقع نوعى آمادگى و استقبال از نيكى ها است. آمادگى براى تلاش و حركتى مداوم و كوششى خستگى ناپذير همراه با تهذيب نفس، پاك زيستن، حقّ خواهى و دور ماندن از زشتى ها و آلودگى ها… به همين جهت وقتى ابوبصير از امام صادق (علیه السلام)  پرسيد كه: فرج كى خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: «يا ابابصير و انت ممّن يريد الدّنيا؟ مَن عرف هذاالامر، فقد فرج عنه لانتظاره»[7] ؛ «اى ابوبصير! تو هم از كسانى هستى كه دنيا را طلب مى كنند؟ آن كس كه قيام امام را بشناسد، براى او به جهت انتظارش فرج شده است».
بر اين اساس، انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولى است ؛ يعنى انتظارى همراه با آگاهى، بصيرت، درايت، معنويت، آمادگى، حق گرايى، عدل خواهى و… به عبارت روشن تر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار يارى رساندن به او است. چنين شخصى در غيبت امام، چنان رفتار مى كند كه گويا در زمان ظهور و حضور او زندگى مى كند. به همين جهت شيعه تمامى دشوارى ها و كاستى ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. اين نوع انتظار است كه داراى فضيلت و ارزش بى شمارى است.
امام سجّاد (علیه السلام)  مى فرمود: «انتظار الفرج من اعظم الفرج»[8] ؛ «انتظار فرج، خود از بزرگ ترين گشايش ها است».
امام كاظم (علیه السلام)  هم فرمود: «انتظار الفرج من الفرج»[9] ؛ «انتظار فرج، نشانه فرج و گشايش است».
به صراحت مى توان گفت: از مهم ترين رازهاى نهفته بقاى تشيّع همين روح انتظارى است كه كالبد شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش و جوشش وا مى دارد.
«انتظار»، ظرفيت و توانايى فراوانى براى تحقّق جامعه آرمانى اسلام ايجاد مى كند و رفتارها و برنامه ها را بدان سمت سوق مى دهد. اين والاترين عبادت و بهترين عمل است ؛ چنان كه امام على (علیه السلام)  فرمود: «افضلُ عبادة المؤمن انتظار فَرج الله»[10] ؛ «بهترين عبادت مؤمن، انتظار كشيدن فرج خداوند است».
به طور خلاصه مؤلّفه هاى زير را مى توان از «انتظار فرج» برداشت كرد:
1. تلاش و كوشش براى پيشرفت و ترقّى ؛
2. اصلاح طلبى و اميد به زندگى بهتر (گشايش در امور) ؛
3. نفى وضع موجود (ظلم و بى عدالتى، فساد و تباهى) ؛
4. طرد و عدم پذيرش حكومت هاى سياسى (نامشروع دانستن آنها) ؛
5. قيام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال ؛
6. ضرورت تشكيل حكومت هاى دينى و مشروع ؛
7. عدم انقياد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و…[11]

 نظر دهید »

القاب امام زمان

07 اردیبهشت 1396 توسط مدرسه علمیه نجمه خاتون(س) تکاب

چرا به امام زمان(عج)، قائم، اباصالح، بقية اللّه ، صاحب الزمان، حجة اللّه ، مهدى و… گفته مى شود؟ چرا موقع شنيدن بعضى از اين نام ها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان مى گذاريم؟! ghaem-al-mohammad.gifاصولاً اشخاص والا مرتبه و مشهور، داراى اسامى، القاب و كنيه هاى مختلفى هستند كه هر يك اشاره به بعدى از ابعاد شخصيتى و وجودى آنان دارد. در اينجا به تبيين و توضيح بعضى از اين عناوين مى پردازيم. الف. قائم يكى از مهم ترين و مشهورترين القاب حضرت مهدى(عج) «قائم» (قيام كننده و به پا خيزنده) است. اين عنوان رسا و گويا، در بعضى از روايات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قيام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگى استقامت وى دارد. روايات متعددى راجع به اين لقب وارد شده است ؛ از جمله : امام صادق (علیه السلام) فرمود : «اذا توالت ثلاثة اسماء : محمد و على و الحسن، فالرابع القائم»[1] «هنگامى كه سه اسم محمد و على و حسن دنبال هم آمدند، پس چهارمين آنان قائم است». امام جواد (علیه السلام)  نيز مى فرمايد : «اِنّ القائم منّا هو المهدى الّذى يجب ان ينتظر فى غيبته و يطاع فى ظهوره»[2] ؛ «به راستى كه قائم از ما، مهدى است كه در ايام غيبت، انتظار او و در دوران ظهور، اطاعت او واجب است». از آن جهت كه امام مهدى در برابر وضعيت اسفناك سياسى، اجتماعى و اقتصادى به وجود آمده براى مردم قيام كرده، عليه ظالمان و مفسدان و زرمداران وارد عمل خواهد شد ؛ به آن حضرت قائم گفته مى شود. از طرفى در اين مدت طولانى، آن حضرت آماده انقلاب جهانى و مبارزه مسلّحانه (قيام به شمشير) بوده و هميشه در حال انتظار براى قيام به سر مى برد. امام صادق (علیه السلام)  فرموده است : «سمّى القائم لقيامه بالحق»[3] ؛ «قائم ناميده شده، به جهت اينكه قيام به حق خواهد كرد». امام رضا (علیه السلام)  نيز فرموده است : «تمام الامر بقائم آل محمد»[4] ؛ «تمام امر به دست قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله)  است». از امام جواد (علیه السلام)  نيز سؤال شد : چرا او را قائم مى نامند؟ امام فرمود : «لأنّه يقوم بعد موتِ ذكرِه و ارتدادِ اكثرِ القائلين بأمامته»[5] ؛ «چون پس از آن قيام مى كند كه از يادها رفته است و بيشتر معتقدان به امامتش برگشته اند». اما اينكه موقع سلام به امام زمان(عج) و رسيدن به نام مبارك «قائم» مى ايستيم ؛ به جهت ابراز احترام و بزرگداشت نام و ياد آن حضرت و اظهار پيوند و انتظار ظهور او است ؛ يعنى، اين كار در زمان امام صادق (علیه السلام)  در ميان شيعيان معمول بوده ؛ حتى نقل شده است : در حضور امام رضا (علیه السلام)  كلمه قائم ذكر شد، آن حضرت برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود : «اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه»[6]. امام صادق (علیه السلام)  نيز فرموده است : «سزاوار است كه وقت برده شدن نام قائم (براى احترام)، به پاخيزند و از خداوند تعجيل در فرجش را بخواهند»[7]. ب. مهدى يكى از القاب مشهور امام زمان - كه مسلمانان، منجى موعود را به اين عنوان مى شناسند - «مهدى» است. مهدى به معناى هدايت يافته و هدايت گر است ؛ در واقع او تجلّى واقعى «هدايت و راهنمايى» انسان ها در مهم ترين برهه از تاريخ بشرى است. آن حضرت، همه انسان ها را به اوج كمال و تعالى رسانده و از غرقاب ضلالت و فساد نجات خواهد داد. در روايتى آمده است : «انّما سمّى القائِمُ مَهدِيا لأنّه يهدى الى اَمر مضلول عنه…»[8] ؛ «… قائم را بدان جهت مهدى گويند كه مردم را به امرى كه گم كرده اند، هدايت مى كند». امام صادق (علیه السلام)  نيز فرموده است : «لأنّه يهدى الى كُلِّ امر خَفى»[9] ؛ «به جهت اينكه به تمامى امور پنهان هدايت مى شود». بر اين اساس مهدى «من هداه الله» است ؛ كسى كه خدا او را هدايت كرده است. مهدى همان راه مستقيم الهى و كمال معنويت و انسانيت است. او در اوج هدايت و راهيابى قرار دارد ؛ بنابراين مى تواند همگان را به قله رستگارى و ايمان رهنمون شود ؛ چنان كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)  به حضرت على (علیه السلام)  فرمود : «لقب مهدى بر او گذاشته شده ؛ چون او مردم را به سوى خداوند هدايت مى كند»[10]. ج. اباصالح در منابع و مصادر روايى، چنين كنيه اى براى امام زمان ذكر نشده است ؛ گويا آن را خود مردم، ابداع كرده و در گرفتارى ها و مشكلات خود با آن امام زمان را به كمك طلبيده اند. در بعضى از كتاب ها، اباصالح، به عنوان يكى از كنيه هاى حضرت مهدى(عج) ذكر شده است ؛ شايد به خاطر اين روايت باشد كه امام صادق (علیه السلام)  فرمود : «هرگاه همراه خود را در سفر گم كردى، بانگ برآور : «اى اباصالح» يا «اى صالح» ؛ خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد ؛ راه را به ما نشان ده»[11]. بايد به اين حقيقت توجه كرد كه در جهان هستى، همه عوامل دست اندر كار، در خدمت حضرت مهدى(عج) هستند و اگر انسان گرفتار - به خصوص در بيابان - از او يارى بطلبد ؛ به يقين خود آن حضرت يا كسانى كه در خدمت او هستند، به كمكش شتافته و دستگيرى اش خواهند كرد. البته بر اساس بعضى از روايات، موكّل بيابان ها «صالح» نام دارد كه مى تواند طبق دستور امام زمان عمل كند[12]. در بعضى از نوشته ها دو وجه درباره «اباصالح» ذكر شده است : 1. در آيه 72 سوره انبيا (و كُلاًّ جَعَلنا صالحين)، عنوان صالح به «نبى» اطلاق شده و كنيه «اباصالح» يعنى، پدر نبى و اين بيانگر مقام والاى حضرت مهدى(عج) است و چون آن حضرت از هر پيغمبرى، خصوصيتى دارد و ويژگى هاى انبيا در او جمع است ؛ لذا او را پدر انبيا مى گويند. 2. در آيه «الحقنا بالصالحين»، مراد از صالح حضرت يوسف است. كنيه اباصالح يعنى «پدر يوسف» و اين نشانگر زيبايى و نيكى فوق العاده امام مهدى است، يعنى، پدر زيبايى ها[13]. علامه مجلسى(ره) پس از بيان داستان نجات يافتن شخصى به نام شيخ قاسم - كه با عبارت «يا اباصالح» به ساحت امام زمان متوسل شده و نجات يافته بود - مى نويسد : «از علما و مؤمنان، كسانى را كه با ما رفاقت و مصاحبت دارند، ايمان و تأكيد دارند كه نجات دادن درماندگان و گمشدگان در دشت و صحرا و نيز تحقّق اين گونه معجزات و كرامات در عالم امكان در عصر حاضر، جز از خليفة اللّه ، امام زمان(عج)، از شخص ديگرى ساخته نيست ؛ چرا كه يكى از مقامات معنوى امام عصر(عج)، علم و آگاهى به احوال مردم و نجات دادن گرفتاران و گمشدگان است… مسئله ديگر اين است كه از قديم الايّام در ميان عرب ها كنيه مبارك «اباصالح»، از كنيه هاى معروف ومشهور امام زمان بوده است. به همين دليل، شاعران و خطيبان عرب، در ميان سروده ها، اشعار و روضه هاى خود، آن حضرت را با اين عنوان، ياد كرده و به كمك و يارى مى طلبند. گمان مى رود كه ايشان، اين اعتقاد را از حديث «اربعمائه» (اصول چهارصدگانه) اميرمؤمنان (علیه السلام)  به دست آورده باشد[14]. د. بقية اللّه  «بقية اللّه » به معناى باقى ماندن چيزى يا كسى، از ناحيه خداوند براى مردم است. به تعبير ديگر، هر موجود نافع كه از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مايه خير و سعادت او گردد، «بقية اللّه » محسوب مى شود و از آنجا كه مهدى موعود(عج)، آخرين پيشوا و بزرگ ترين رهبر انقلابى پس از قيام پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) است، يكى از روشن ترين مصاديق «بقية اللّه » مى باشد و از همه به اين لقب شايسته تر است[15]. به ويژه آن كه امام مهدى(عج) تنها باقى مانده پس از پيامبران و امامان است ؛ از اين رو در روايات متعددى به آن حضرت، لقب «بقية اللّه » داده شده است. از جمله در روايتى آمده است : «چون مهدى خروج كند، پشت به كعبه مى ايستد. با او 313 مرد جمع مى شود و نخستين چيزى كه تكلم مى فرمايد، اين آيه است : «بقية الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين». پس مى گويد : «منم بقية اللّه  و حجت و خليفه او در ميان شما». سپس هيچ كس بر او سلام نمى كند، مگر اينكه مى گويد : «السلام عليكم يا بقية اللّه  فى ارضه»[16]. بقية اللّه  ؛ يعنى كسى كه در وجود او، همه مواريث انبيا و ائمه (علیهم السلام) هست. در واقع وجه اختصاصى حضرت ولى عصر(عج) به اين است كه «بقية اللّه » مى باشد. مطابق روايتى كه از خود ائمه (علیهم السلام) رسيده، در وجود مبارك امام زمان(عج) تمام مظاهر علم، قدرت و حكمت الهى يك جا جمع شده است. ظهور ايشان و غلبه بر سراسر جهان، بزرگ ترين مظهر قدرت الهى است كه به دست هيچ يك از ائمه (علیهم السلام)واقع نشده است. روايت شده است : وقتى احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى به محضر امام حسن عسكرى (علیه السلام)  شرفياب شد، درباره جانشين آن حضرت سؤال كرد. امام كودكى خردسال را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسيد : آيا نشانه اى هست تا قلبم اطمينان يابد؟ آن كودك زبان گشود و به زبان عربى فصيح فرمود : «انا بقية الله فى ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثرا بعد عين يا احمد بن اسحاق» ؛ «من بقية اللّه  بر روى زمين و منتقم از دشمنان او هستم، اى احمد اسحاق! بعد از ديدن اين (كرامت) نشانه اى طلب نكن»[17]. سلام مخصوص به آن حضرت نيز چنين است: «السلام عليك يا بقية اللّه فى ارضه»[18]. ه. حجّة اللّه  حضرت مهدى(عج) آخرين حجّت الهى است ؛ از اين رو به آن حضرت حجة اللّه  و حجة بن الحسن العسكرى گفته مى شود. البته پيامبران و اوصياى آنان، همگى «حجّت»اند ؛ زيرا خداوند به وجود ايشان بر بندگان خود احتجاج مى كند. بر اساس روايات فراوانى، هرگز زمين خالى از حجت نيست : «لو بقيت بغير امام لساخت»[19] ؛ «اگر زمين خالى از حجت باشد، اهلش را فرو مى برد». حجّت همچنين به معناى پيروزى و سلطنت خدا بر خلق است و آن حضرت بر عالم مسلّط و پيروز مى شود و حكم خدا را اجرا مى كند. نقش نگين امام مهدى(عج) نيز «انا حجة اللّه » است[20]. داوود بن قاسم مى گويد : از امام دهم شنيدم كه مى فرمود : جانشين من پسرم حسن است ؛ شما نسبت به جانشين پس از جانشين من چه حالى خواهيد داشت؟ عرض كردم : خداوند مرا فدايت كند، چرا؟ فرمود : براى آنكه شخص او را نمى تواند ببيند و ذكر او به نام مخصوصش روا نيست. عرض كردم : پس چطور او را ياد كنيم؟ فرمود : بگوييد : «الحجّة من آل محمد»[21]. و. صاحب الزمان حضرت ولى اللّه  الاعظم، صاحب الزمان(عج) است ؛ به اين معنا كه امام زمان خويش است. از آنجا كه هيچ گاه زمين از حجت خالى نيست. در هر زمان يك نفر از اولياى الهى، امام زمان خود و حجّت الهى و خليفه الهى در روى زمين است. بنابراين «صاحب الزمان» به معناى امام زمان و حجت خدا در روى زمين است و اين امام، صاحب الامر به معناى پيشوايى است كه اطاعتش بر همگان واجب است و اولوالامرى است كه در قرآن، اطاعتش همانند اطاعت خدا و رسول خدا واجب شده است : «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللّهَ وَ أَطِيعُوا الرسول وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[22] ؛ «اى اهل ايمان، از خدا و از پيامبر و صاحبان امرتان اطاعت نماييد» طبيعى است كه امام زمان و صاحب زمان و صاحب امر - به اين معنا كه حجت خدا بر روى زمين است - بر زمان و مكان و تمام موجودات امكانى احاطه دارد و اين احاطه و تسلّط، به اذن و اجازه الهى است. بر اين اساس، از خصايص و مختصات حضرت ولى عصر(عج)، لقب مبارك «صاحب الزمان»، به معناى صاحب اختيار و مدبر اين زمان است. از بعضى روايات استفاده مى شود كه آن حضرت، از آغاز زندگى بدين لقب، خوانده مى شد. حسين بن حسن علوى مى گويد : «دَخلتُ على ابن محمد بسرَّ من رأى فهنّيه سيّدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد»[23] ؛ «در سامرا وارد بر حضرت عسكرى شدم و او را در ولادت آقايمان، صاحب الزمان تهنيت و شادباش گفتم». در روايت اسماعيل نوبختى آمده است : حضرت عسكرى خطاب به فرزند خود فرمود : «بشارت باد تو را كه تو صاحب الزمانى…». ز. خاتم الاوصياء از خصايص حضرت مهدى(عج)، لقب زيبا و پر افتخار «خاتم الاوصياء» است كه او خاتم همه اوليا و اوصياى الهى است ؛ زيرا او آخرين امام و پيشواى بعد از پيامبر اكرم است و به تعبيرى، آخرين وصى از اوصياى همه پيامبران الهى است. اين لقب مبارك، به لسان پدر بزرگوارش جارى شده و او را بدين لقب خوانده است ؛ چنان كه در روايت اسماعيل نوبختى آمده است : بر حضرت عسكرى وارد شدم (در همان كسالت و ناراحتى كه از دنيا رفت)… پس فرزند حضرت، او را وضو داد ؛ امام عسكرى به وى فرمود : «البشر يا بنىّ فانت صاحب الزمان و انت المهدى و انت حجّة الله فى ارضه و انت ولدى و وصيى… و انت خاتم الاوصياء الائمه الطاهرين…»[24] ؛ «بشارت باد تو را اى فرزند عزيزم ؛ زيرا تو صاحب الزمانى و تويى مهدى و تويى حجت خدا در زمين و تويى فرزند و وصى من و تويى خاتم اوصياء (يعنى)، ائمه طاهرين…». ابونصر ظريف (خادم دودمان رسالت) مى گويد : من روزهاى اول ولادت حضرت مهدى(عج)، به خدمتشان رسيدم. به من نگاهى كرد و فرمود : آيا مرا مى شناسى؟ گفتم : تو آقاى من و فرزند آقا و مولاى منى. فرمود : نه اين مقدار نخواستم ؛ عرض كردم : پس چه؟ فرمود : «انا خاتم الاوصياء بى يدفع الله البلاء عن اهلى و شيعتى»[25] ؛ «من خاتم اوصيا هستم ؛ به وجود من، بلا از شيعيان و خاندان من دفع مى شود». ابن عربى در فتوحات مكيه مى گويد : از آنجا كه احكام شريعت محمدى (صلی الله علیه و آله)  با احكام ديگر شرايع و انبيا فرق دارد… و با آمدن او شريعت ختم شده است، آن حضرت اين استحقاق را دارد كه ولايت خاصّه اش نيز ختم داشته باشد كه اين (خاتم اوصيا)، نامش مطابق نام حضرت (محمد (صلی الله علیه و آله) ) و اخلاقش در بر گيرنده اخلاق آن حضرت باشد. او همان كسى است كه مهدى نام دارد. معروف و منتظر است و از عترت و سلاله پيامبر است…»[26].

 نظر دهید »

شرایط ظهور امام زمان

07 اردیبهشت 1396 توسط مدرسه علمیه نجمه خاتون(س) تکاب

مى گويند امام مهدى(عج) زمانى ظهور مى كند كه شرايط آن فراهم شود ؛ با توجه به وضعيت فعلى جهان آيا مى توان گفت ظهور نزديك است و نيز شرايط فراهم است؟

شرايط به امورى گفته مى شود كه تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهورى در كار نخواهد بود. اما علايم و نشانه ها، آن دسته رويدادها و حوادثى است كه براساس گفته پيشوايان معصوم، قبل و يا در آستانه ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر كدام نويد نزديك بودن قيام حضرت را مى دهد. براين اساس انقلاب جهانى امام علاوه بر اين كه داراى علايم و نشانه هايى است كه پيش از وقوع آن روى مى دهد، داراى يك سرى شرايط و بايسته هايى است كه با تحقق آنها، قيام اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با اين انقلاب و يا هر انقلاب واقعى ديگر، چند شرط متصور است.
يك. قانون و برنامه كامل و جامع
مى دانيم كه زندگى بشرى به خصوص در عصر حاضر با كاستى ها و دشوارى هاى فراوانى رو به رو بوده و مهم ترين خواسته ها و نيازهايش از جمله عدالت، معنويت و رفاه واقعى است هيچ مكتب و دولت و انقلابى نيز نتوانسته به طور اساسى مشكلات بشر را برطرف كند و اگر موفقيتى داشته در بعضى از ابعاد و محدود بوده است. در واقع براى رفع همه كاستى ها و تحقق اهداف عالى جامعه بشرى نياز به يك برنامه كامل و جامع است كه تاكنون هيچ يك از مكاتب و نحله هاى بشرى نتوانسته اند آن را ارائه دهند و اين تنها در كتاب آسمانى (قرآن) وجود دارد كه حضرت مهدى(عج) مبيّن آن و تحقق بخش تمامى آموزه هاى آن با يك انقلاب جهانى خواهد بود.
يك انقلاب براى در هم شكستن وضع موجود و برقرارى وضع مطلوب به دو برنامه نياز دارد:
1. برنامه اى جامع براى مبارزه با مشكلات و تغيير وضع موجود.
2. قانون متناسب براى حركت جامعه به طرف وضعيت مطلوب و براساس نيازهاى واقعى جامعه.
قيام حضرت مهدى(عج) نيز اين شرط لازم را دارد. برنامه انقلاب جهانى آن حضرت مبارزه پيگر و جدى با حكام جور و سردمداران فكرى و نظامى جامعه بشرى و نابودى كامل فساد و ظلم و كفر است. آن حضرت هم داراى اين برنامه و هدف است و هم براساس پيش بينى هاى قرآنى و روايى موفق و پيروز خواهد بود.
برنامه حضرت در قسمت دوم، براساس عمل به كتاب خدا و سنت پيامبر است كه كامل ترين و بهترين برنامه زندگى انسانى است. اين قانون جامع، متناسب با همه نيازهاى جامعه و ضامن تمام حقوق فردى و اجتماعى در يك نظام عادلانه حكومتى است.
پيامبر (صلی الله علیه وآله)  مى فرمايد: «سيره و سنت او، سنت من است مردم را بر دين و آيين من به پا خواهد داشت و آنان را به كتاب پروردگارم دعوت مى كند»[1].
دو. رهبرى مقتدر و توانمند
شرط ديگر براى پيدايش يك انقلاب وجود رهبر و پيشوايى آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنايى كامل از اهداف، برنامه ها، زمينه ها و موانع، با مديريتى صحيح و قاطع، حركت انقلابى را راهبرى كند و تا آخرين نفس ادامه دهد. هم چنين بتواند فرمان روايى جهان را در دست گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد. انقلاب عظيم مهدوى، به يقين داراى اين شرط است. حضرت مهدى(عج) با توجه به مقام امامت شان، مسلما شايستگى چنين منصبى را دارد و مى تواند چنين مسئوليتى را بر عهده بگيرد.
سه. ياران ايثارگر و مجريان توانمند
شرط ديگر يك انقلاب وجود يارانى فداكار است كه با آشنايى نسبت به برنامه ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرين لحظه، از رهبر و انقلاب دست بر ندارند و آماده هر گونه فداكارى باشند.
قيام جهانى امام مهدى نيز نياز به يارانى دارد كه ضمن آشنايى و اعتقاد به امام و دين تا آخرين لحظه فداكارى كنند. اين جمعيت خالص و مخلص كه اصحاب حضرت را تشكيل مى هند، نقش جدى و قابل توجهى در رهبرى سپاه و فتح كشورها و اداره مناطق و سرزمين ها ايفا خواهند كرد.
امام جواد (علیه السلام)  در اين زمينه مى فرمايد: «اصحاب مهدى به سوى او اجتماع مى كنند كه سيصد و سيزده نفراند ؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمين… وقتى اين عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر مى كند و چون عده كامل شد كه ده هزار نفراند، به اذن خدا خروج مى كند»[2].
چه بسا اين شرط هنوز تحقق نيافته و تعداد ياران آن حضرت - به خصوص اصحاب خاص - كامل نشده است تا قيام نيز صورت گيرد.
چهار. آمادگى عمومى و بالارفتن سطح رشد و فهم مردم
يكى ديگر از شرايط يك انقلاب و تحقق آن، پذيرش مردمى و قابليت آنان است، اگر مردم آن را نخواهند، و شرايط فكرى و روانى فراهم نباشد، آن قيام به سرانجام نمى رسد ؛ چنان كه نهضت الهى امام حسين (علیه السلام)  به جهت عدم همراهى مردم در ظاهر شكست خورد و آن حضرت به شهادت رسيد.
قيام حضرت مهدى(عج) نيز اين شرط را لازم دارد. مردم بايد به حدى از رشد و آگاهى رسيده باشند كه پذيراى حركت اصلاحى و قيام بزرگ منجى عالم بشريت باشند. وجود اين آمادگى از شرايط بسيار مهم براى ظهور مصلح موعود است ؛ چرا كه با وجود آن، حركت اصلاحى حضرت به نتيجه خواهد رسيد.
از ميان چهار شرط ياد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه كامل براى اداره جهان و وجود رهبر شايسته و كارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نيز لازم است فراهم شود و مردم آمادگى پذيرش انقلاب او را داشته باشند.
براين اساس مى توان تفاوت هاى ميان شرايط و علايم ظهور را چنين شمارش كرد:
1. رابطه ظهور با شرايطش واقعى است. يعنى تا آنها نباشند ظهور هم اتفاقى نمى افتد حال آن كه علايم، دلالت بر ظهور مى كنند و از امكان و نزديكى وقوع چنين حادثه عظيمى خبر مى دهند.
2. شرايط ظهور با هم ارتباط متقابل و واقعى دارند، حال آن كه ارتباط خاصى ميان نشانه هاى ظهور مشاهده نمى شود.
3. شرايط ظهور همگى با هم بايد در يك زمان محقق باشند حال آنكه علايم ظهور، به طور طبيعى طى ماه ها و سال ها و قرن ها رخ مى دهند.
4. شرايط ظهور بايد مداومت داشته باشند و شرط بقاى ظهورند، حال آنكه نشانه هاى ظهور در زمانى خاص رخ مى دهند و نه لزوم و نه امكان دارد كه آن شرايط در مدت زمانى طولانى واقع شوند و وقوع آنها ادامه يابد.
5. شرايط ظهور تنها در زمان ظهور است كه به حد اعلاى خود مى رسند ؛ حال آن كه تمامى نشانه ها به مرور پيش از ظهور رخ مى دهند.
6. همه شرايط ظهور بايد متحقق باشند ؛ با آنكه نشانه هاى ظهور لازم نيست كه همه شان رخ بدهند و تنها حدوث علايم حتمى كافى است و بقيه به نزديكى ظهور دلالت مى كنند و اگر پيش ازظهور رخ ندهند، مشكلى در امر ظهور پيش نمى آيد[3].

 نظر دهید »

پاسخ سوال مورد نظر

07 اردیبهشت 1396 توسط مدرسه علمیه نجمه خاتون(س) تکاب

برای کسب امادگی برای ظهور،لازم است به ویژگی های یاران آن حضرت آگاهی داشته باشیم تا با کسب این ویژگی ها،آماده ظهور شویم:

1.شناخت پروردگار

یاران امام مهدی(عج) از جمله كسانی هستند كه خداوند را آن گونه كه شایسته است می شناسند. حضرت علی(ع) این شناخت والای خداوند را در ایشان این گونه وصف فرموده است:«رجال مومنون عرفوا الله حق معرفته و هم انصارالمهدی فی آخر الزمان»{بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۵۷، ص .۲۲۹}.

2- شناخت امام زمان (ع)

همچنین امام صادق (ع) فرمود:«… اعرف امامك فاذا عرفته لم یضرك؛ تقدم هذا الامر ام تاخر… فمن عرف امامه كان كمن هو فی فسطاط القائم (ع)؛ امام خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی پیش افتادن و یا تاخیر این امر ]ظهور[ آسیبی به تو نخواهد رساند… پس هر آن كس كه امام خویش را شناخت، مانندكسی است كه در خیمه قائم (ع) باشد.»{غیبت نعمانی، ص .۳۳۱}.
۳-اطاعت محض از خداوند و اولیای او

رسول گرامی اسلام(ص) در این باره فرمود:«خوشا به حال كسی كه، قائم اهل بیت را درك كند؛ حال آنكه پیش از قیام او نیز پیرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن [و مخالف] و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست باشد. اینان همنشین و دوستان من و گرامی ترین امت من در نزد من هستند.»{كتاب الغیبه ، شیخ طوسی، ص۴۵۶؛ كمال الدین و تمام النعمه ، ج۱، ص.۲۸۶}.

4-احترام خالصانه
از امام صادق(ع) سؤال شد: «چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم!» آن حضرت فرمود: «آن حضرت، غیبت طولانی دارد و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست و لذا آن حضرت از شدت محبت و مرحمتی كه به دوستانش دارد به هر كس كه حضرتش را به این لقب یاد كند نگاه محبت آمیز می كند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است كه هر بنده خاضعی در مقابل صاحب عصر خود هنگامی كه مولای بزرگوارش به سوی او بنگرد از جای برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در فرج امر مولایش را از خداوند مسئلت نماید.»{منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص ۶۴۰}.

۵ -انتظار راستین

رسول گرامی اسلام (ص) در این باره فرموده است:

«افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عز وجل؛ برترین كارهای امت من انتظار فرج از خدای عزیز و جلیل است.»{كمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۴۴}.

6- آمادگی برای خدمت به حضرت مهدی(عج)

امام صادق(ع) فرموده اند: «لو ادركته لخمدته ایام حیاتی: اگر او را درك كنم تمام روزهای زندگانی ام خدمتگزار او خواهم بود.»{غیبت نعمانی، ص ۲45}.

7-خودسازی و دیگر سازی

پیامبراكرم(ص) فرمود:

« ای علی! بدان كه شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم ترین آنها از روی یقین، مردمی اند كه در آخرالزمان خواهند بود، پیامبر را ندیده اند و حجت (امام«ع» ) نیز از آنان محجوب است، اما به سیاهی كه بر سفیدی رقم خورده است ایمان آورده اند.»{غیبت نعمانی، ج ۱، ص ۲۸۸، ح 8}.

 نظر دهید »

پرسش

07 اردیبهشت 1396 توسط مدرسه علمیه نجمه خاتون(س) تکاب

ما چه کاری برای ظهور امام زمان می توانیم انجام بدهیم ؟
پرسش : ما چه کاری می توانیم انجام بدهیم ؟ با توجه به اینکه الان همه درگیر مشغله کاری ، درسی و… هستند ، چه کار می تونیم بکنیم که خودمون رو آماده کرده باشیم ؟

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 25
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

takab's blog

امیدوارم شماهم مارا یاری کنید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی،تحلیلی
  • اقتصادی
  • بدون موضوع
  • تاریخی
  • تربیتی
  • خبری
  • شهدا
  • قرآن
  • مهدویت

Random photo

عکس

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس